English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7562 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
check-points U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoint U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
checkpoints U علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
check mark U علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
check point U علامتی نزدیک نقطه اغاز پرش یا پرتاب
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
so U علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
polar plot U روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
interactive U نقاط توقف را تنظیم کند
conformal projection U نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
set U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
setting up U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
sets U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
isoclinal U خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
wires U خط اغاز یا پایان مسابقه
wire U خط اغاز یا پایان مسابقه
guard line U خط اغاز مسابقه شمشیربازی
geodetic control U نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
infill U نقاط کشیده شده روی نقشه
pre game drills U تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
bump start U اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
overstays U بیش از حد معین توقف کردن زیاد ماندن
overstayed U بیش از حد معین توقف کردن زیاد ماندن
overstay U بیش از حد معین توقف کردن زیاد ماندن
overstaying U بیش از حد معین توقف کردن زیاد ماندن
isogrive U خط اتصال نقاط متحدالنیروی ثقل روی نقشه
barriers U نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barrier U نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
approached U دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach U دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approaches U دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
isogonal U خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
formation U برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
offset method U روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
starting post U تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
division U دسته گروه اسبهای مسابقه معین
divisions U دسته گروه اسبهای مسابقه معین
graticule ticks U نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
target archery U مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
outrun U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outrunning U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outruns U منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
bar automatic U میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
programs U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
charting U گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
chart U گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
charted U گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
charts U گزارش کتبی مسابقه نقشه دریایی
prototype U نوعی اتومبیل مسابقه
prototypes U نوعی اتومبیل مسابقه
hunter's round U نوعی مسابقه صحرایی
indy car U نوعی اتومبیل مسابقه
indianapolis 00 U نوعی اتومبیل مسابقه 005مایلی
kart U نوعی اتومبیل کوچک مسابقه
midgets U نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز
dragster U نوعی اتومبیل مخصوص مسابقه سرعت
midget U نوعی اتومبیل مسابقه باچرخهای روباز
grand touring car U نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
dirt track car U نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی
sabers U مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
sabre U مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
sabres U مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
saber U مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
plugs U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plugging U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plug U اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
vertical control U کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
stereoplanigraph U نوعی دستگاه تهیه نقشه بطریقه برجسته بینی باطریقه دستی و رسم با مدادالکترونیکی
gridding U محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
chutes U دالان پایان دوصحرانوردی
chute U دالان پایان دوصحرانوردی
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
blueprint U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprints U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
jigsaw puzzle U نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
false attack U حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
apiece U هرکدام
either pron U هرکدام
limb U هرکدام از طرفین کمان
limbs U هرکدام از طرفین کمان
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
prop forward U هرکدام ازدو مهاجم خط جلودرتجمع
face off spot U هرکدام از 9 نقطه مخصوص رویارویی
paragraph three U هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
dawns U اغاز اغاز شدن
dawned U اغاز اغاز شدن
dawn U اغاز اغاز شدن
dawning U اغاز اغاز شدن
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
signal element U عنصر علامتی
signal distance U فاصله علامتی
face off circle U هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
lock forward U هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
underscores U خط یا علامتی زیرچیزی کشیدن
second signal system U دستگاه علامتی دوم
first signal system U دستگاه علامتی اول
underscored U خط یا علامتی زیرچیزی کشیدن
underscore U خط یا علامتی زیرچیزی کشیدن
underscoring U خط یا علامتی زیرچیزی کشیدن
virgule U علامتی بدین شکل
anchoring U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchor U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
phonotypy U چاپ با حروفی که هرکدام نماینده یک صدای معینی است
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
argument U علامتی که آرگومانهای یک خط را منظم جدا میکند
arguments U علامتی که آرگومانهای یک خط را منظم جدا میکند
shoe board U علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
proprietary goods U کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography U نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographers U ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
arithmetic U علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
boundaries U علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundary U علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
to interlock levers U اهرم هارابهم پیوستن بدانسان که هرکدام راتکان دهندهمه باهم تکان می خورد
topographic map U نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping U نقشه کشی کردن تهیه نقشه
press mark U علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
wheel U [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
ack U علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
hazarding U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarded U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazards U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard U امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
beginning of tape marker U علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
tide mark U علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
fire bee U نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
cursor U علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد
cursors U علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد
storage map U نقشه انباره نقشه انبارش
approximation U نزدیکی
adjacence or cency U نزدیکی
approximations U نزدیکی
accession نزدیکی
neiggourhood U نزدیکی
copulate U نزدیکی
copulated U نزدیکی
copulates U نزدیکی
copulating U نزدیکی
closeness U نزدیکی
adduction U نزدیکی
nearness U نزدیکی
proximity U نزدیکی
vicinity U نزدیکی
affinities U نزدیکی
sexual intercourse U نزدیکی
intimity U نزدیکی
inwarness U نزدیکی
vicinage U نزدیکی
togetherness U نزدیکی
contiguity U نزدیکی
vichywater U نزدیکی
around U در نزدیکی
nearby U در نزدیکی
affinity U نزدیکی
imminence U نزدیکی
propinquity U نزدیکی
nighness U نزدیکی
appulse U نزدیکی
adjacency U نزدیکی مجاورت
verge U نزدیکی حدود
verges U نزدیکی حدود
adjacence U نزدیکی مجاورت
hereabout U درهمین نزدیکی ها
going on U نزدیکی تماس
kinder U نزدیکی تشابه
offing U دران نزدیکی ها
sexual intercourse of doubful nature U نزدیکی به شبهه
nodality U نزدیکی به گره
In the vicinity ( neighbourhood ). U همین نزدیکی ها
therabout U در همان نزدیکی
proximity of blood U خویشی نزدیکی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
imminency U نزدیکی مشرف بودن
incestuously U با گناه نزدیکی بمحارم
Recent search history Forum search
1olivine
1Vintage style
1شركت در مسابقه
1coffee table conversation piece
2transmembrane
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1generation x ,y ,z
1diegesis
0معادل کرستاسه در انگلیسی چیست؟
0ترجمه نقشه فرش به انگلیسی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com